سیلا دوســ جونیــ ــا این روزا خیلی سَلم شلوغ بید
واسه همین کم میـــام
املوز میخـــوام یـــهــ شِعــل بزالم خیلی میدوستَم این شعـــرو
اهـــوم اوهــــوم
هـــمه دنیام شده دیـــوار، پر از دیوارای ســـنگی
نمیکـــشن مـــنو دردا، همـــین دردای دلتنـــگی
صبوریـــای دل با من، به من برگشـــتنت با تو
چـــقدر دوری ازم عــــشقم، چــــقدر راهــه ازم تا تو
رهام کن از هجوم درد، از این تنهایی هرزه
به دلتنگی من برگرد، به دنیایی که بیمرزه
کشنده است زهر تنهایی، که من هر لحظه مینوشم
همین لحظه منو دریاب، بیا برگرد به آغوشم
بدونــ تو یه آوارهام، اســـیر صدتا دیوارم
تا وقتی که نفس باشه، به داشتنت امیدوارم
پرم از حســ دلتنگی، از اشک و گریه بسیارم
از هرچی بین ماست خستهام، از این دیوارا بیزارم
ولی بازم یه دیوونهام، تویی عشقم همه جونم
تا روز مرگ من جز تو، به هیچکس دل نمیسپارم
اگه حتی به من عشقی، نداشته باشی ممنونم
تا روز مرگ من با عشق، تا پای جون دوست دارم
بدون تو یه آوارهام، اسیر صدتا دیوارم
تا وقتی که نفس باشه، به داشتنت امیدوارم
پرم از حس دلتنگی، از اشک و گریه بسیارم
از هرچی بین ماست خستهام، از این دیوارا بیزارم
ولی بازم یه دیوونم،تویی عشقم همه جونم
تا روز مرگ من جز تو، به هیچکس دل نمیسپارم
اگه حتی به من عشقی، نداشته باشی ممنونم
تا روز مرگ من با عشق، تا پای جون دوست دارم
ولی بازم یه دیوونهام، تویی عشقم همه جونم
تا روز مرگ من جز تو، به هیچکس دل نمیـــسپارم
اگه حتی به من عـــشقی، نداشته باشی مــــمنونم
تــا روز مرگـــــ من با عـــشق، تا پــای جــون دوســـــت دارم
بـــــــBYــــای تا هـــــــــHIـــــــــای